سکوت....
|
سلام حمید جان....خیلی زود ما رو تنها گذاشتی و رفتی....اما خوب حالا که رفتی سفارش ما رو به اربامون بکن..میدونم پیشش هستی...چون همون پیرهن مشکی که باهاته سنده که به نکیر و منکر نشون بدی.... هر چه فکر میکنم نمیتوانم به خودم باور دهم که رفته ای.... یادت هست سفری که با هم به قم و جمکران رفتیم...چه نصیحت های زیبایی که به من کردی...هنوز یادم هست و از یادم نخواهد رفت....:(( به هر حال خانه ی نو مبارک....ولی یادت باشد که ما به یادت هستیم...تو هم به یاد ما باش...:(( http://img4up.com/up2/93194073084357475792.jpg عکس از حمید....
[ پنج شنبه 90/12/4 ] [ 11:12 عصر ] [ محمد یزدانی ]
[ نظر ]
|
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |